– به علت نادیده گرفته شدن ابعاد معنوی و دینی انسان ها و تنها پرداختن به جنبه های صرف مادی و طبیعی حیات بشری در اعلامیه جهانی حقوق بشر،کشورهای اسلامی را بر آن داشت در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی قوانین و مقرراتی را برای جنبه حقوق بشری بر اساس شریعت اسلام تدوین و تصویب کنند.
– اعلامیه اسلامی حقوق بشر تصریح می کند بر اساس شریعت اسلام، حقوق بشر ناشی از کرامت و ارزش ذاتی انسان است و امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت قرار داده رسالتی جهانی دارد و اگرچه بشریت به مراحل پیشرفت های در علوم مادی دست یافته است، اما نیاز مبرم به ایمان و معنویت برای حمایت از حقوق و تمدن خویش دارد.
– حق حیات،حق کرامت،حق تعلیم وتربیت، حق آزادی، حق مساوات در برابر حقوق و قوانین؛ اصول و حقوق پنجگانه ای که در نظام حقوقی اسلام و غرب بر رعایت آنها تأکید شده است.
– بعد معنوی، ممنوعیت استعمارگری و حق مبارزه با آن یا حق مقابله با تجاوز به حیات انسان و نیز حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و داشتن امنیت دینی علاوه بر امنیت های مربوط به جان و خانواده و ناموس و نیز اشاره به لزوم حفظ حرمت انسان حتی پس از حیات او و محترم شمردن جنازه او از جمله موارد افتراق و نادیده گرفته شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
– امروز نقض حقوق بشر در کشورهای اسلامی حتی با همان معیارهای اعلامیه حقوق بشر اسلامی و قوانین اساسی حاکم بر کشورشان به وقوع می پیوندد. هم اکنون به ویژه در برخی کشورهای عربی اسلامی شاهد سرکوب شدید اعتراضات مردمی، شکنجه و آزار و زندانی شدن و قتل و کشتار شهروندان توسط حکامشان هستیم.
– لازم است ابتدا در جهان اسلام به انسان وکرامت انسانی احترام گذاشته شود و سپس دنیا به این باور برسد که انسانها حرمت دارندو اعلامیه حقوق بشر اسلامی در احترام به کرامت انسانی و رعایت حقوق شهروندی الگو و مربی جهان باشد.
پژوهش خبری صدا و سیما: امروزه موضوع حقوق بشر ابزاری در دست استکبار جهانی و ایادی آن برای سرکوب و به انقیاد درآوردن کشورهای مستقل و غیر همسو با آنها بدل شده است. آن هم نه حقوق بشر برگرفته از اصول و ارزش های مادی و معنوی انسان بلکه مباحثی که اصول آن نشأت یافته از تراوشات اذهان مادی بشر است. جالب اینکه مدعیان دفاع از حقوق بشر که خود ناقض اول حقوق بشر در دنیا هستند، ملل مسلمان را در حالی به نقض همین تراوشات عقل بشری متهم می کنند که اسلام بزرگترین منادی حقوق اولیه و مسلم بشر است، و امت اسلامی در این خصوص از احکام نورانی دین مبین اسلام پیروی می کنند. درهرحال، با توجه به نادیده گرفته شدن ابعاد معنوی و پرداختن صرف به جنبه های مادی و طبیعی حیات بشری در مسئله بنیادینی مانند حقوق بشر در اعلامیه جهانی حقوق بشر، کشورهای اسلامی را بر آن داشت در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی قوانین و مقرراتی را برای جنبه حقوق بشری بر اساس شریعت اسلام تدوین و تصویب کنند. از این رو، سازمان کنفرانس اسلامی در سال۱۹۹۰ (۱۳۶۹شمسی) در نشست قاهره اعلامیه اسلامی حقوق بشر را در سطح دولت های اسلامی به تصویب رساند.
سازمان کنفرانس اسلامی نیز در سال ۱۳۸۷ به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران، سالروز تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر، یعنی ۵ اوت هر سال (۱۴ مرداد) را به عنوان روز “حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی” تصویب کرد. بر اساس این قطعنامه، قرار شد که کشورهای اسلامی هر سال این روز را در سطح ملی خود، گرامی دارند. به همین بهانه، در این نوشتار تلاش می شود ضمن اشاره به مفهوم حقوق بشر، این موضوع را از منظر اسلام و نقاط اشتراک و تفاوت هات آن با حقوق بشر غربی مورد بررسی قرار گیرد.
مفهوم حقوق بشر
هرچند اصطلاح حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم و تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ واردگفت وگوهای روزمره شد، اما این واژه جایگزین اصطلاح «حقوق طبیعی» و «حقوق انسان» شده که قدمتی دیرینه دارند. حقوق بشر از جمله مفاهیمی است که تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. حقوق بشر به فرانسه Droits Lhomme و به انگلیسی Human Rights و به عربی حقوق الانسان نامیده می شود. حقوق بشر مجموعه حقوقی است که به ساکنان یک کشور، اعم از بیگانه و تبعه در مقابل دولت داده شود، که شامل پارهای از حقوق مدنی و سیاسی مثل آزادی و برابری و مساوات و مقاومت در برابر تجاوز و تعدی و مصونیت جان و مال و خانه جزء آن است. در مسئله حقوق بشر امر تابعیت، مذهب، نژاد و یا جنس نباید دخالت داده شود، زیرا این حداقل حقوقی است که انسان در هرجا که هست باید از آن برخوردار باشد. کمیت حقوق بشر بستگی به طرز فکر اکثریت یک ملت و تمدن و فرهنگ و سوابق تاریخی آن و مسائل دیگر دارد.
مفهوم حقوق بشر از دیدگاه دین
حقوق بشر، حقوق بنیادین و پایهایی است که هر انسان از آن جهت که انسان است، فارغ از رنگ، نژاد، زبان، ملیت، جغرافیا و اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت ممتاز و فردی و هر عنوان عارضی دیگر بر او، از خداوند دریافت کرده است.
با توجه به تعریف های ارائه شده از حقوق بشر می توان گفت؛
الف) حقوق بشر حقوق جهانی است زیرا این حقوق، حق طبیعی و مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد بشر، در هر کجا با هر نژاد، زبان، جنس یا دین که باشد، از این حقوق بهرهمند است و لازم نیست انسان این حقوق را کسب کند.
ب) حقوق بشر هدیه الهی است و هیچ مقام بشری این حق را اعطا نمی کند و حقوق بشـر در این معنا ذاتی می باشد.
ج ) حقوق بشر، بخشی از حقوق است که هر انسان از آن جهت که انسان است آنها را دارا می شود، در برابر بسیاری از حقوق که مبنای حکمت الهی به انسان ها نه از آن جهت کــه انسان هستند، بلکه جهات حکیمانه دیگری اعطا می شود.
اما رئوس حقوقی که تحت عنوان «حقوق بشر» گردآوری شده، عبارتند از: حق حیات، آزادی، برابری، عدالت، دادخواهی عادلانه، حق حفظ در مقابل سوء استفاده از قدرت، حفاظت در مقابل شکنجه، حفاظت از شرافت و خوشنامی، حق پناهندگی، حقوق اقلیتها، حق شرکت در حیات اجتماعی، حق آزادی فکر، ایمان و سخن، حق آزادی دین، حق تجمع و اعلان، حقوق اقتصادی (حق حفظ مال، حق انتخاب کار، حق فرد بر اشتراک در امور ضروری مادی و معنوی)، حق تشکیل خانواده، حق تعلیم و تربیت، حق حفظ حیات فردی شخص و حق انتخاب آزاد محل زیست.
اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر در ده دسامبر ۱۹۴۸ میلادی به صورت قطعنامه شماره ۲۱۷ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. این اعلامیه جنبه جهانی به خود گرفت و همه کشورها ملزم به رعایت آن شدند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر مشتمل بر یک مقدمه و ۳۰ ماده است: در مقدمه اعلامیه اندیشههای زیربنایی است که الهام بخش نویسندگان اعلامیه در تدوین مواد بعدی بوده است مانند وحدت خانواده بشری، کرامت و ارزش شخص انسان، حقوق بنیادی ( قانونی و غیرقابل انتقال ) مرد و زن، پیامدهای اسفبار تجاوز به حقوق بشر، بالاخره رابطه بین احترام و رعایت این حقوق در نظام داخلی و برقراری صلح بین ملت ها.
در ماده ۱ اعلامیه سه اصل کلی که زیربنای حقوق بشر است مطرح شده که عبارت است از آزادی، برابری و برادری.
ماده ۲ اعلامیه نیز بر اصل عدم تبعیض تاکید دارد: هر کس میتواند از حقوق و آزادیهای مندرج در اعلامیه بدون تفاوت از لحاظ نژاد، جنس، زبان، مذهب، چنانکه منشور ملل متحد آرزو می کند، برخوردار شود. همچنین بدون تفاوت از لحاظ رنگ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر، همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، تولد یا هر موقعیت و نیز وضع سیاسی، حقوقی یا بین المللی کشور یا سرزمینی که شخص به آن تعلق دارد.
مواد ۳ الی ۲۱ درباره حقوق مدنی و سیاسی؛ بدین صورت که؛ مواد ۳ تا ۱۱ درخصوص حقوق و آزادیهای شخصی است. مواد ۱۲ تا ۱۷ مربوط به حقوق بنیادی فرد در رابطه با خانواده، سرزمین و اشیاء جهان خارج می باشد. مواد ۱۸ تا ۲۱ شامل آزادیهای عمومی و حقوق سیاسی بنیادی است.
مواد ۲۲ الی ۲۷ درباره حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مواد ۲۸ تا ۳۰ وجود سیستمی را که تحقق حقوق بشر در آن ممکن و میسر میباشد جزو حقوق اصلی بشر قلمداد کرده است.
آنچه از مطالعه اعلامیه جهانی حقوق بشر بدست می آید، علت و انگیزه اصلی تهیه کنندگان و تنظیم کنندگان این حقوق جنبه های انسانی بوده و مقصود و هدف آنان کاستن از درد بشریت و نگرانی هایی که ناشی از مزاحمت ها و تصادم های خانمان سوز میان افراد بشر بوده است. خصوصا مصائب و بلاها و مشکلاتی که بعد از جنگ جهانی دوم بر بشریت عارض شد.
حقوق بشر از دیدگاه اسلام
می توان گفت در یک بررسی در همه ادیان، آیین ها و مذاهب زیباترین نگاه به حقوق اشرف مخلوقات یعنی انسان نگاه اسلام است. تعابیر زیبای قرآن و بیانات نورانی ائمه دین (ع) گویای این واقعیت است که وقتی خداوند می فرمایند: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم» (حجرات،آیه۱۳)، با تقواترین عنصر انسانی حامل و حافظ همه کرامت های انسانی است و بالاترین حافظ حقوق بشر انسانهایی دست پرورده اسلام است.
خداوند بر زبان پیامبرش رسول گرامی اسلام(ص) این جمله نورانی را که حاکی از رعایت حفظ حقوق میان انسان ها و کرامت انسانی است را گوشزد می فرمایند. از جمله در حدیث شریفی که شالوده و بنای حقوق بین انسانها را می توان در آن دید، میفرمایند: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ، أَلَا إِنَّ رَبَّکُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَبَاکُمْ وَاحِدٌ، أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِیٍّ عَلَى أَعْجَمِیٍّ، وَلَا لِعَجَمِیٍّ عَلَى عَرَبِیٍّ، وَلَا لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، وَلَا أَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ إِلَّا بِالتَّقْوَى» مردم آگاه باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است. بنابراین بدانید که نه عربی را برعجم، و نه عجمی را بر عرب، و نه سرخ پوستی را بر سیاه پوستی و نه سیاه پوستی را برسرخ پوستی برتری است؛ مگر به تقوا و پرهیزگاری.
حضرت علی(ع) نیز در این خصوص خطاب به مالک با بیان اینکه همواره با شهروندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان خوش رفتاری کن می فرمایند: فانهم صنفان ِامّا اخ لَکَ فِی الدّین اَو نَظیر لکَ فِیالخَلق، چرا که آنها (افراد جامعه) دو دسته اند یا برادر دینی تو هستند، یا مانند تو انسان و مخلوق هستند.»
نقش مفاهیم دینی به ویژه دین مبین اسلام در تأیید حقوق بشر و تشویق مردم به رعایت عدالت و حقوق همنوعان نقشی منحصر به فرد است. پیام مکتب حیات بخش اسلام از آغاز ظهور و خصوصا رسالت رسول گرامی اسلام(ص) خطاب به همه انسانها رعایت حقوق دیگران است. بنابراین، مبنای حقوق بشر در اسلام آیات الهی قرآن و بیانات نورانی پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است. از این رو، می توان گفت تاریخ تدوین حقوق بشر در اسلام به همان نخستین سال های نزول قرآن برمی گردد، که در این صورت قرآن یکی از کهن ترین اسناد مدون در حقوق بشر است. پس از آن احادیث و سیره نبوی و ائمه اطهار هستند که ریشه های حقوق بشر اسلامی را شکل دادند.
کرامت انسانی
با توجه به اینکه کرامت انسان جزء اصول و پایههای حقوق بشر بویژه حقوق بشر اسلامی است لازم است در این خصوص نگاه اسلام به این موضوع تبیین شود.
از دیدگاه اسلام، انسان ذاتاً دارای کرامت است؛ کرامتی که منسوب به خداوند است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» (اسراء: ۷۰)؛ انسان دارای روح الهی و مسجود ملائکه (حجر: ۲۹) و خلیفة خدا در زمین است. (بقره: ۲۰)
کرامت ذاتی ـ انسانی، کرامتی است که در متن تکوین و آفرینش انسان مطرح است. ستایش انسان به دلیل داشتن این وصف، در واقع مدح پروردگار کریم است؛ چون خداوند انسان را ذاتاً و فینفسه بر سایر موجودات ظاهری و باطنی، برتری و فضیلت داده است. این صفت مربوط به مقام انسانیت است. انسان، مادام که با اراده خود از طریق ارتکاب جنایت و خیانت بر خویشتن و دیگران آن را از خود سلب نکند، شایسته تکریم است: «ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم.» (اسراء: ۷۰)
از نظر شهید مطهّری: وقتی خداوند میفرماید: «لَقَد کَرَّمنا» مقصود این نیست که در یک معاشرتی که با انسان داشتیم او را احترام کردیم و بالا دست موجودات دیگر نشاندیم؛ مقصود این است که این کرامت و شرافت و بزرگواری را در سرشت و آفرینش او قرار دادیم. اصلاً کرامت و عزت و بزرگواری جزء سرنوشت انسان است. انسان اگر خود را آنچنانکه هست بیابد، کرامت و عزت را مییابد.
یکی از بهترین ادله توجه به کرامت انسانی به عنوان یکی از مبانی حقوق بشر اسلامی دیدگاه و سیره عملی امام علی(ع) است. درباره کرامت انسانی در نهجالبلاغه، میتوان به بخشهای گوناگونی، به ویژه به عهدنامه مالک اشتر اشاره کرد. امیرالمؤمنین(ع) در بیان روش برخورد با مردم و چگونگی حکومت بر مردم، به مالک اشتر توصیه میکند: «و اَشعِر قلبک الرحمه لِلرّعیه، و المحبه لهم، و اللُطفَ بِهم، و لا تَکُونَنَّ علیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتَنِمُ اَکلَهُم، ». «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرارده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی.»
در ادامه فرمایش امام علی علیه السلام درمییابیم که دایره محبت و توجه حاکم فقط ناظر به مسلمانان نیست و طیف گسترده ای از انسانها با هر رنگ، نژاد و مذهب را در بر می گیرد چرا که در باره شهروندان امام می فرمایند: « فانّهم صنفان: اِمّا اخٌ لَکَ فِی الدّین، اَو نظیرٌ لکَ فِی الخَلق…» زیرا مردم دو دستهاند؛ دستهای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش هستند.
کرامت انسان ودیعه الهی است که به عنوان یک اصل باید مورد توجه همگان، اعم از افراد و دولتها قرار بگیرد. رعایت این اصل در تبیین و تضمین حقوق بشر نقش بسیار برجسته ای ایفا میکند. در یک کلام، حقوق بشر در اسلام از «تکریم الهی از انسان» ناشی میشود.
اعلامیه اسلامی حقوق بشر
همان طور که در مقدمه ذکر شد، به علت نادیده گرفته شدن ابعاد معنوی و دینی انسانها و تنها پرداختن جنبه های صرف مادی و طبیعی حیات بشری در اعلامیه جهانی حقوق بشر،کشورهای اسلامی را بر آن داشت در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی قوانین و مقرراتی را برای جنبه حقوق بشری بر اساس شریعت اسلام تدوین و تصویب کنند. به همین منظور از سوی سازمان کنفرانس اسلامی سه اعلامیه در رابطه با حقوق بشر منتشر شده است:
۱ ـ طرح اعلامیه حقوق و تکالیف اساسی انسان در اسلام، در سال ۱۹۷۹میلادی در مکه مکرمه در عربستان.
۲ ـ طرح سندی در رابطه با حقوق بشر در اسلام در سال ۱۹۸۸ میلادی در شهر طائف در عربستان.
۳ ـ و نهایتا اعلامیه اسلامی حقوق بشر که در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ شمسی) در نشست شهر قاهره مصر در سطح دولت های اسلامی به تصویب رسید.
این اعلامیه یک مقدمه و ۲۵ ماده دارد که در آن اعلامیه جهانی حقوق بشر از نگاه شریعت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته موادی بر آن افزوده و برخی مواد نیز از آن کاسته شده است.
اعلامیه اسلامی حقوق بشر تصریح میکند بر اساس شریعت اسلام، حقوق بشر ناشی از کرامت و ارزش ذاتی انسان است و امت اسلامی که خداوند آنرا بهترین امت قرار داده رسالتی جهانی دارد و اگرچه بشریت به مراحل پیشرفتهای در علوم مادی دست یافته است، اما نیاز مبرم به ایمان و معنویت برای حمایت از حقوق و تمدن خویش دارد.
در این اعلامیه آمده است که کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، بر نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی که خداوند آن را بهترین امت برگزید تا این امت یک تمدن جهانی همگون را به بشریت تقدیم نماید، تأکید دارد و لذا از چنین امتی امروزه انتظار میرود که به هدایت بشریت گمراه در امواج و مسلک هایی که در حال رقابت متضاد هستند اقدام نماید و راه حل هایی برای مشکلات مزمن تمدن مادی ارائه دهد و سهم خود را در تلاش های بشری که مربوط به حقوق بشر است ایفا کند؛ حقوقی که هدفش حمایت بشر در مقابل بهره کشی و ظلم است و تأکید بر آزادی و حقوق او در حیات شرافتمندانهای دارد که با شریعت اسلامی هماهنگ است.
نقاط اشتراک و افتراق حقوق بشر غربی و اسلامی (اعلامیه حقوق بشر جهانی و اسلامی)
الف) نقاط اشتراک
موارد اشتراک کلی هر دو نظام حقوقی غرب و اسلام درک و پذیرش نیاز قطعی انسانها است به حقوق و تکالیفی که حیات طبیعی و حیات مطلوب آنان را تأمین نماید و نیز هر دو نظام حقوقی در وضع و تدوین موادی برای رفع نیازمندی های هر دو قسم حیات (حیات طبیعی و حیات مطلوب) اتفاق نظر دارند. اصول یا حقوق مشترک بین نظام حقوقی اسلام و غرب به شرح ذیل است:
۱- حق حیات؛ هر دو نظام حقوقی صیانت حیات را از هرگونه عوامل مزاحم لازم شمرده، دولت(حکومت) و جامعه را مسئول اجرای جدی این اصل یا حق بنیادین می دانند.
۲- حق کرامت؛ هر دو نظام حقوقی کرامت و حیثیت انسانی را بسیار با اهمیت تلقی نموده، انسان را از این حق برخوردار می دانند.
۳- حق تعلیم و تربیت؛ هر دو نظام حق تعلیم و تربیت را از اصول حقوقی دانسته، دولت و جامعه را مسئول اجرای این حق تلقی می کنند.
۴- حق آزادی؛ هر دو نظام حق آزادی را از حقوق اساسی انسان ها تلقی نموده، دولت و جامعه را در آماده کردن محیط زندگی برای برخورداری از این حق اساسی مسئول می دانند. با این تفاوت که در حقوق جهانی اسلام برخورداری از آزادی مشروط به عدم اخلال در انجام تکالیف فردی و اجتماعی ناشی از حقوق مردم جامعه می باشد.
۵- حق مساوات در برابر حقوق و قوانین؛ هر دو نظام حق مساوات در برابر حقوق و قوانین را بر همه آحاد جامعه لازم و ضروری بر می شمرند، و بر اجرای صحیح این حق از سوی دولت و جامعه تأکید می کنند.
این اصول و حقوق پنجگانه علاوه بر اینکه در نظام حقوقی اسلام و غرب بر رعایت آنها تأکید شده در دو اعلامیه حقوق بشر جهانی و اسلام نیز تصریح شده است. اضافه بر این اصول مشترک موارد مشترک دیگر در دو اعلامیه مذکور به شرح ذیل است.
۶ ـ ممنوعیت بردهداری: بردهداری بهطور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده ۱۱ بند الف میگوید:” انسان آزاد متولد میشود و هیچکس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش کند یا از او بهرهکشی کند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد”. این ممنوعیت در ماده ۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر هم تصریح شده است. آنجا که بیان میکند: “احدی را نمیتوان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بندگان به هر شکلی که باشد ممنوع است”. نکته جالب این است که این موضوع در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تفصیل و توضیح بیشتری آمده است.
۷ـ شناسایی حق مالکیت ادبی: حق دیگر، حق مالکیت ادبی یا استفاده از دستاوردهای علمی، ادبی، هنری و تکنولوژی است. این حق در اعلامیه اسلامی به رسمیت شناخته شده است. آن جا که در ماده ۱۶ مقرر میدارد: “هر انسانی حق دارد از ثمرههای دستاورد علمی یا ادبی یا هنری یا تکنولوژی خود سود ببرد و حق دارد از منابع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت کند و …”. همین حق در بند ۲ ماده ۲۷ اعلامیه جهانی نیز تصریح شده که: “هرکسی حق دارد از حمایت معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود”.
ب) نقاط افتراق
۱- بعد معنوی (خدامحوری، انسان محوری)؛ همان طور که در بحثهای قبلی ذکر شد، از دلائل اصلی تدوین اعلامیه اسلامی حقوق بشر نادیده گرفته شده جنبه های معنوی و نگاه صرف مادی به انسان در اعلامیه جهانی حقوق بشر بود.
از نقاط افتراق اصلی و اساسی بین جوامع اسلامی و تفکرات غربی جامعه امروز جهانی در باب موضوعات اصلی زندگی بشر نوع نگاه ها است. بدین معنا؛ که در نگاه اسلامی همه چیز بر محور خداوند و خالق هستی به عبارتی خدامحوری است، اما در تفکرات غربی بر عکس نگاه بر محوریت انسان (اومانیسم) است. از این رو، اعلامیه حقوق بشر نیز بر محوریت تفکرات غربی تدوین شده و همه چیز را حول محور انسان دیده است. در صورتیکه به اعتقاد مسلمانان مذهب منشأ حقوق بشر است و حقوق انسان تنها زمانی می تواند به رسمیت شناخته شده و به اجرا درآید که ملهم از منبع الهی باشد. بر این مبنا، اصولا نظام حقوق بشر در اسلام یک نظام حقوق دینی است.
۲- کرامت و حیثیت؛ کرامت و حیثیتی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر از آن یاد می شود، پشتوانه منطقی و فلسفی ندارد و مشخص نکرده است که چرا انسان دارای این وصف شده است، ولی در اعلامیه اسلامی، اساس این کرامت را مقام جانشینی خداوند « خلیفه ا… » می داند که آفریدگار جهان به او اعطا کرده است و دیگر این که اعلامیه اسلامی به تربیت روحی و بالابردن سطح اخلاق و معنویات و فضایل انسانی پرداخته که اعلامیه جهانی در مورد آن سکوت نموده است.
۳- آزادی؛ توجه به آزادی از نقاط افتراق دو اندیشه دینی و غربی بویژه در موضوع حقوق بشر است. در تفکر غربی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تصریح دارد، توجه به آزادی و حقوق انسانی متناسب با گریز از اندیشه دینی صورت گرفته است و آزادی انسان را به صورت مطلق و یله و رها دیده است. در صورتی که در حقوق جهانی اسلام برخورداری از آزادی مشروط به عدم اخلال در انجام تکالیف فردی و اجتماعی ناشی از حقوق مردم جامعه می باشد.
۴- نادیده گرفته شدن برخی از حقوق انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ برخی از حقوق مربوط به حیات بشری که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیامده، اما در اعلامیه اسلامی مورد توجه و تصریح قرار گرفته است. مثل ممنوعیت استعمارگری و حق مبارزه با آن یا حق مقابله با تجاوز به حیات انسان و نیز حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و داشتن امنیت دینی علاوه بر امنیت های مربوط به جان و خانواده و ناموس و نیز اشاره به لزوم حفظ حرمت انسان حتی پس از حیات او و محترم شمردن جنازه او.
۵- مواردی که در اعلامیه حقوق بشر اسلامی قید شده ولی در اعلامیه جهانی مسکوت است:
الف ) حق فضل و کرامت ناشی از عمل و عقیده که در بند الف ماده ۱ آمده است: « … و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند بدون هرگونه تبعیضی از لحاظ نژاد، رنگ، جنس، اعتقاد دینی، وابستگی سیاسی یا وضع اجتماعی و … ». گرچه این موضوع به صورت پراکنده و عام در بعضی از مواد اعلامیه جهانی قید شده ولی اعلامیه اسلامی به طور جامع به آن پرداخته است.
ب ) حرمت اقدام به کاری و یا پناه بدن به وسیله ای که باعث به فنا رفتن نوع بشری شود. این موضوع در بند ب ماده ۲ آمده است که : « زندگی موهبتی الهی و حقی است که برای هر انسانی تعیین شده است، و بر همه افراد و جوامع و حکومت ها واجب است که از این حق حمایت نموده و در مقابل هر تجاوزی علیه آن ایستادگی کنند و جایز نیست کشتن هیچ کس بدون مجوز شرعی ».
ج ) حق حفاظت و نگهداری از افراد بی گناه و زنان و کودکان در هنگام جنگ و نزاع و مداوای زخمی ها و حفاظت و نگهداری از اسیران و حرمت مثله کردن کشته ها که این موضوع در ماده ۱۳ اعلامیه حقوق بشر اسلامی آمده است و حال آن در اعلامیه جهانی محلی از اعراب ندارد، گرچه این موضوع بعدها در معاهدات ژنو مورد توجه قرار گرفت.
د ) حق جنین: در بند الف ماده ۷ صریحاً به حقوق جنین اشاره می شود آن جا که بیان می کند: « هر کودکی از زمان تولد، حقی بر گردن والدین خویش و جامعه و دولت در محافظت دوران طفولیت و تربیت نمودن و تأمین مالی و بهداشتی و ادبی دارد؛ در ضمن باید از جنین و مادر نگهداری شود و مراقبت های ویژه نسبت به آنان مبذول شود.»
نتیجه گیری
در جهان امروز ارزش ها، فرهنگ، تمدن اسلامی، حقوق مسلمین در همه جای دنیا به گونه ای مورد تهاجم قرار گرفته که همه این تهاجمات جنبه سیاسی و منافع اقتصادی دارد، و به خصوص تمدن سلطه گری که در تلاش است تا دیگر تمدنها به ویژه جوامع اسلامی را به زیر یوغ و سلطه و نفوذ خود در آورد. استفاده از شیوه هایی همچون دفاع از حقوق بشر به ابزاری در دست سلطه گران برای سرکوب و به انقیاد کشاندن سایر ملل به زیر نفوذ تبدیل شده است. این درحالی است که وضع کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر خود افرادی هستندکه تاریخ نشان داده نه تنها حقوق بشر را محترم نمی شمرند، بلکه از نخستین نقض کنندگان آن نیز هستند و هرگاه بخواهند و منافعشان ایجاب کند از آن به عنوان سلاحی که دارای ظاهری قانونی است علیه دیگران مخصوصا کشورهای اسلامی استفاده می کنند. موارد آشکار سوءاستفاده از حقوق بشر توسط غرب را امروز در مواجهه با کشورهایی اسلامی همچون فلسطین، بحرین، نیجریه، یمن، سوریه، عراق، افغانستان، ایران و دهها کشور اسلامی دیگر شاهد هستیم.
هرچند این شرایط را در جهان شاهد هستیم اما در این میان به برخی از کشورهای اسلامی نیز انتقاد وارد است. چراکه علیرغم تدوین و تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر، برخی کشورهای اسلامی نتوانستهاند با اجرای مناسب حقوق بشر اسلامی، گامی عملی برای دفاع از مبانی دینی حقوق انسانها بردارند، و این اعلامیه را سرلوحه مدافعین واقعی حقوق بشر در جهان قرار دهند. گرچه نباید از یاد برد که تبلیغات منفی رسانههای بیگانه نیز نقشی مهم در تضعیف اندیشههای دینی در حوزه حقوق بشر داشته است.
از طرفی، هنوز سکوت و سکون برخی دولتهای اسلامی را در برخورد با ظلم و تجاوز و بی عدالتی در جهان شاهد هستیم و حتی برخی از حاکمان کشورهای اسلامی از جمله عربستان که از امضا کنندگان اعلامیه حقوق بشر اسلامی هستند، خود این موارد را نقض کرده، عامل جنایت علیه بشریت و به ویژه مسلمانان بی دفاع هستند. آنچه امروز در یمن می گذرد هر وجدان بیداری را به درد می آورد و لزوم ارائه راه کارهای بین المللی برای پیگیری اجرای حقوق بشر اسلامی را بیشتر جلوه گر می سازد. زیرا فراتر از بیانیه نیز می توان اقداماتی را صورت داد.
متأسفانه امروز نقض حقوق بشر در کشورهای اسلامیحتی با همان معیارهای اعلامیه حقوق بشر اسلامیو قوانین اساسی حاکم بر کشورشان به وقوع می پیوندد. هم اکنون به ویژه در برخی کشورهای عربی اسلامی شاهد سرکوب شدید اعتراضات مردمی، شکنجه و آزار و زندانی شدن و قتل و کشتار شهروندان توسط حکامشان هستیم. گرچه غرب و مستکبران به علت دشمنی دیرین های که با اسلام و مسلمانان دارندآتش بیار معرکهاعتراضات مسالمت آمیز داخلی شهروندان این کشورها هستند، حال سوال این است، وظیفه کشورهای عضو کنفرانس اسلامیدر قبال این خونریزی ها و فجایعی که دامن گیر مسلمانان است چیست؟اعلامیه اسلامی حقوق بشر مسلمانان کی به داد مظلومانمی رسد؟ کشورهای اسلامی و اعلامیه حقوق بشر اسلامی در قبال کشتار مسلمانانبه دست گروه های تکفیری و داعش چه وظیفه ای دارند و چه اقداماتی را انجام داده و یا در برنامه انجام دارند؟
واقعیت این است که حقوق بشر اسلامی به دلیل جامعیت و حاکمیت دین بر نگارش آن، دست برتر بر اعلامیه حقوق بشر غربی دارد. با این حال کشورهای اسلامی باید در جهت اجرایی شدن آن اقدام عاجل به عمل آوردند و برخی حکام منطقه نیز می بایست به حقوق اسلامی شهروندان خود و دیگر کشورهای اسلامی احترام بگذارند تا چهره واقعی اسلامی که نور محض است به دنیای غرب نمایانده شود. در این صورت است که دنیا به این باور خواهد رسید که انسانها حرمت دارندو اعلامیه حقوق بشر اسلامی در احترام به کرامت انسانی و رعایت حقوق شهروندی الگو و مربی جهانباشد.
پژوهش خبری صدا و سیما// پژوهشگر: حسین رمضانی پور
* منابع در آرشیو موجود است.