كتاب های ملاصدرا
كتب صدرالمتألهين را ميتوان براساس موضوع به هفت دسته تقسيم نمود:
۱ـ ادبيات
۱ـ۱. ديوان اشعار: اشعار ملاصدرا پراكندههايي است كه ابياتي از آن توسط شاگرد او، فيض، در مجموعهاي مدون گشته و نزد حاجآقا ضياء بن حاج آقا مهدي در كرمانشاه يافت شده است.
۲ـ تفسير
۱ـ۲. أسرار الآيات و أنوار البينات: مولف آياتي از قرآن كريم را بدون رعايت ترتيب به عربي تفسير نموده، مبتني بر اصولي كه در فلسفه براي خود اتخاذ كرده است، به عبارتي اين رساله را به ظاهر براي اثبات عقايد فلسفي خويش تحرير و مطالب فلسفه يونان را از ميان آيات قرآن استخراج كرده است به اين ترتيب كه اگر ظاهر آيهاي اتفاقاً موافقتي داشته باشد، فبهاالمراد و اگر نه با توسل به تأويلات، آن را توجيه مينمايد. ملاصدرا مينويسد: «در اين رساله انوار الهي، اسرار مسائل رباني و مقاصد قرآني را از آيات و سور قرآن جمعآوري كرده و نشان دادهام كه مباحث حيات انساني بر كدام آيه يا سوره مبتني است و غرض از فلان سوره، كدام حكمت است.»
۲ـ۲. تفسير
۱ـ۲ـ۲. تفسير سورة الفاتحة: تفسيري عربي از سوره حمد، حاوي معارف الهي، نكات عرفاني، اشراقات فلسفي، بيان اسرار و معاني حروف ميباشد. در بعضي از نسخهها به همراه سوره بقره يا ديگر سورههاي تفسير شده توسط ملاصدرا، استنساخ يا به چاپ رسيده است.
۲ـ۲ـ۲. تفسير سورة البقرة: تفسيري به زبان عربي در زمينه مكاشفات عرفاني و اشراقات فلسفي و بيان اسرار و معاني حروف مقطعه اوائل بعضي از سور قرآن مجيد و مطالب ديگر ميباشد. از ابتداي سوره آغاز ميگردد تا آيه ۶۲ «كونوا قردة خاسئين»، هرچند نسخههاي گوناگون، هر يك تا آيه بخصوصي را شامل ميشود.
۳ـ۲ـ۲. تفسير آيةالكرسي ـ تفسير العروة الوثقي: تفسير فلسفي عميقي از آيه ۲۵۶ بقره در ۲۰ مقاله است كه در هر مقاله عبارتي از آيه، به زبان عربي تفسير ميشود. مطالب هر مقاله با عنوانهاي مختلفي همچون: «مقاصد، مطالب، مشاعر، اشارات، لطيفات، فوائد، لوامع، لوايح، اطوار» بيان شده است.
۴ـ۲ـ۲. تفسير آيةالنور: تفسيري به زبان عربي ذيل عنوانهاي: «فصل، لمعة، هداية، تنبيه» كه به روش خاص ملاصدرا در شرح آيه نور: «الله نور السموات و الارض» نگارش يافته است.
۵ـ۲ـ۲. تفسير سوره يس: ملاصدرا به زبان عربي و با اصول خاص خود اين سوره را از ابتدا تا انتها تفسير ميكند و با اشارات حكيمانه و عارفانه در تفسير، نظر خود را اثبات مينمايد. اين رساله علاوه بر فوائد و مطالب دقيق حكيمانه و عرفاني، شامل اسرار قرآني و مطالب ادبي و ديني ميباشد. مقدمه كتاب از بهترين انشائات و حاوي محكمترين ادله عقلي و نقلي است و بر لزوم تعقل و تفكر در قرآن و عالم و عدم كفايت تقليد از اين و آن در مباحث علمي اقامه دليل ميكند. در اين تفسير از شبهات ابليسيه سخن رفته است. وي متن شبهات را از ملل و نحل نقل ميكند و به اختصار از آن ميگذرد و در ضمن به تفصيل درباره معاد سخن ميراند.
۶ـ۲ـ۲. تفسير سورة السجدة: مطالب تفسيري به زبان عربي تحت عنوانهاي: «كشفية، مكاشفة، تبيان و تلويح عرشي» بيان گرديده است.
۷ـ۲ـ۲. تفسير سورة الحديد: تفسيري به زبان عربي از ديدگاه حكمت و عرفان كه تحت عنوانهاي «مكاشفة، لمعة الالهية، فائدة و خاتمة» نگاشته شده است.
۸ـ۲ـ۲. تفسير سورة الجمعة: المطالع و الاشراقات: تفسيري به زبان عربي در ۱۲ مطلع و هر يك در چندين اشراق و يك خاتمه ميباشد. نويسنده در مقدمه مينويسد: «چون اين سوره مشتمل بر امّهات ربوبي است، از جمله معرفت مبدأ و معاد، بعث، انزال كتاب، ماهيت كتاب، رسول و هدايت عقول، بر آن شدم كه به قدر توان، ربوبيات مستفاد از اين سوره را بيان دارم». بدين ترتيب شرحي درباره اصول مسائل ربوبي، مباني قواعد الهيات و جوهر عرض انساني ذكر ميشود. ملاصدرا موجودات را تقسيم ميكند به: ۱ـ موجود بنفسه و قيوم بذاته ۲ـ موجود بغيره و قائم بمدد غيره. وي پس از آنكه حال هر يك از اين موجودات را بر ميشمارد به تفسير سوره جمعه ميپردازد و براي بيان مقصود خود، مطالبي از قرآن ميآورد.
۹ـ۲ـ۲. تفسير سورة الواقعة: تفسيري حكيمانه و عارفانه به زبان عربي است، ابتدا شأن نزول آيه را ميآورد و بعد مباحثي از قبيل مبدأ و معاد، روح و وجود را با موازين فلسفي در ذيل آيات به بحث ميگذارد.
۱۰ـ۲ـ۲. تفسير سورة الطارق: در اين مكتوب عربي، مختصري از اسرار سوره طارق از ديدگاه فلسفي بيان ميگردد. مفسر در ابتداي تفسير مينويسد: «آنچه در زير ميآيد نكتهها و رموزي است كه خداي بزرگ بر قلب اين بنده آبق افاضه كرده و من نيز سر آن دارم كه اين رموز را به سلك نظم كشم و در دسترس عموم گذارم». مؤلف نخست هر آيه را ذكر مي كند سپس به مقتضاي جايگاه بحث، با عقيده و نظر فلسفي خود، آن آيه را تفسير ميكند.
۱۱ـ۲ـ۲. تفسير سورة الأعلي: تفسير عرفاني ـ فلسفي از سوره أعلي به زبان عربي در ۱۰ تسبيح مرتب شده و بارها با «كشف الفوائد» به چاپ رسيده است.
۱۲ـ۲ـ۲. تفسير سورة الزلزال: تفسير عرفاني ـفلسفي از سوره زلزال به زبان عربي است.
۱۳ـ۲ـ۲. تفسير سورة التوحيد: تفسير سورة اخلاص به زبان عربي، با حجمي اندك و تعداد نسخههايي كمتر از تفاسير ديگر ملاصدرا شناسايي شده است.
۳ـ۲. معاني الألفاظ المفردة من القرآن: بعضي از الفاظ قرآن كريم را به شكل تفسير مفردات، بطور پراكنده به زبان عربي تأليف نموده است كه به اعتقاد فهرست كتابخانه مركزي تهران، از روي «معاني الاخبار» صدوق با حذف سند و با عنوانهاي «باب»، ترتيب يافته است.
۴ـ۲. متشابه القرآن ـ متشابهات القرآن: از همان آغاز اسلام آشكار بود كه برخي از آيات قرآن ساده و روشن و برخي ديگر چند پهلو و تأويل پذيراند. پس از پيدايش مذاهب گوناگون چون هر مذهبي براي اثبات راه خود به آيتي چند از قرآن استدلال ميكرد و دشمنان ايشان براي پاسخ دادن، آن آيات را متشابه ميخواندند. اندك اندك بعد از سده سوم، عدهاي به گردآوري و مشخص ساختن آيات متشابه پرداختند. ملاصدرا در اين رساله علوم قرآني به زبان عربي از فوايد آمدن چنين آياتي در قرآن و تفسير برخي از آنها از ديدگاه عرفان و فلسفه الهي گفتگو ميكند و معتقد است كه ميتوان از راه تأويل و مكاشفه معني حقيقي آنها را دريافت.
وي ضمن ۶ فصل با بيان آراي گروههاي مختلف، رأي خود را به روشي عرفاني ـ فلسفي اثبات ميكند:
الفصل الاول: في مذاهب الناس في باب متشابهات القرآن
الفصل الثاني: في مذهب بعض المفسرين علي قاعدة التنزيه البحث (در طرح و ردّ گفتار قفال شاشي: «گفتار خدا در خور عقل شنونده است».)
الفصل الثالث: في فساد مذهب اهل التعطيل (طرح و ردّ: «فهم براي مردم محال است».)
الفصل الرابع: في مذهب اهل التحصيل في التأويل (مذهب مولف)
الفصل الخامس: في زيادة تاكيد ما قررناه
الفصل السادس: في اظهار شيء من لوامع علوم المكاشفة (تأويل برخي آيات متشابه مانند «الرحمن علي العرش استوي…»).
۵ـ ۲. مفاتيح الغيب: اين كتاب در زمينه تفسير فلسفي و به زبان عربي است، ملاصدرا پس از مدح بسيار از قرآن مينويسد: «حكمت حقيقي در درك معاني قرآني است بنابراين بر آن شدم كه در ۲۰ فاتحه از ماهيت، مقدمات و فهم مسائل علم تأويل قرآن، مطالبي بياورم كه در قرآنشناسي اهميت فراواني دارد». لذا در اين كتاب درصدد بيان مبدأ و معاد، اسرار و نكات عرفاني مستفاد از قرآن است كه در نوع خود فريد ميباشد. ابتدا يك دوره فلسفه الهي را بر پايه مباني خود در اسفار و شواهد ربوبيه ذكر ميكند؛ علم الهي را به تعريف ميكشد و سپس مسائل آن را شرح ميدهد و در ضمن اين شرح، مباحث فلسفي ديگر را مورد توجه قرار ميدهد كه حاصل اين بحثها چيزي اضافه بر «اسفار» نيست.
اين كتاب همچون مقدمهاي براي تفسير صدرا محسوب ميگردد.
۳ـ حديث
۱ـ۳. شرح الاصول من الكافي: شرح كتاب عقل و جهل و علم، توحيد و حجة كافي تا حديث ۵۱۳، به زبان عربي است. شارح تمام احاديث را با سلسلة اسنادشان نقل و در ذيل آن شرح روات و نوع روايت را ذكر ميكند، سپس شرح حديث را به تفصيل با بياني شافي و وافي حاوي نكات حكمي و لطائف عرفاني و جهات رجالي پيرامون سندها و … با روشي فلسفي ميآورد. وي طريق خود را با سلسله شيخبهائي و ميرداماد روايت ميكند. مرحوم ميرزا ابوالحسن جلوه معتقد است ملاصدرا در اثناء شرح فوت كرد و كلام خود را به اتمام نرساند و تا حديث اول باب ۱۱ از كتاب الحجة (باب ان الائمة عليهم السلام ولاة امرالله و خزنة علمه) ادامه داده است. صدرا حديث مشهور هشام را در مورد عقل و جهل بطور مبسوط در ۲۱ مشهد شرح نموده است. اين شرح در شيراز انجام گرفته است.
۲ـ۳. احاديث(پراكنده)
۱ـ۲ـ۳. در حديثي آمده است: زينب عطاره روزي به منزل پيغمبر(ص) وارد شد. وي عطر فروش بود، حضرت رسول اكرم(ص) به محض ورود به خانه با ديدن وي فرمود: «مرحبا بر تو كه با فروش عطر خود منزل ما را عطرآگين كردي»، او گفت: يا رسولالله(ص) من نه بهر عطر فروشي بدينجا آمدم بلكه آمدم تا درباره عظمت خداوند سوال كنم، پس از اين سوال پيغمبر اكرم(ص) شرح مفصلي را درباره خداوند شروع و عظمت او را تبيين نمود. اين حديث توسط ملاصدرا شرح و نكات دقيق آن ذكر ميشود.
۲ـ۳ـ۳. شيخ صدوق در توحيد خود از نبي اكرم(ص) نقل ميكند كه: «ان الله عزوجل عموداً من ياقوت حمراء رأسه تحت العرش و اسفله علي ظهر الحوت في الارض السابعة السفلي فاذا قال العبد لا اله الا الله اهتز العرش و تحرك العمود و تحرك الحوت فيقول الله تبارك و تعالي اسكن يا عرشي فيقول كيف اسكن و انت تغفر لقائليها فيقول تبارك و تعالي اشهدوا ملائكتي اني قد غفرت لقائلها». ملاصدرا در تفسير اين حديث بحث ميكند كه مقصود از عمود و ساير اصطلاحات موجود در آن سه چيز است و در حديث چه اشاراتي است.
۳ـ۲ـ۳. شرح دو حديث: ۱) حديثي از امام صادق(ع): «مامن امر يختلف فيه الاثنان الا وله اصل في كتاب الله و لكن لا تبلغه عقول الرجال». با مقدمهاي مفصل همراه است. ۲) شرح حديثي در فضل عالمي كه از علمش مردم بهرهمند ميشوند.
۴ـ۲ـ۳. شرح برخي از احاديث و مسائل مهم فلسفي و عرفاني كه بيشتر از ملاصدرا نقل شده است.
۵ـ۲ـ۳. شرح حديث «كنت كنزاً مخفياً»: اين شرح به احتمال قوي فقرهاي از مولفات ملاصدراست. در رفع اشكال اين حديث مطالبي به عربي تأليف گشته است. در آغاز اين رساله از «محيالدين» ياد شده و به همين دليل در برخي از نسخهها، اين رساله را (به خطا) به وي منسوب كردهاند.
۴ـ عرفان و اخلاق
۱ـ۴. سه اصل: موضوع اين كتاب عرفان و اخلاق و به زبان فارسي، در دفاع از فلسفه نگاشته شده است. در مجموع اين كتاب مرتب بر ۱۴ باب است به اين ترتيب: ـ سه اصل اول:
۱ـ جهل نسبت به شناخت نفس
۲ـ حب مال و جاه و شهوات
۳ـ تسويلات نفس اماره و تدليسات شيطان
۴ و ۵ و ۶ـ سه باب بعدي، شرح ثمرات اين اصول
۷ و ۸ـ راه خطا و صواب
۹ـ خاصيت علم حقيقي و برتري آن نسبت به علوم ظاهري
۱۰ و ۱۱ـ نور ايمان و لزوم تصفيه و تجليه
۱۲ـ شرح ثمرات اين شناخت
۱۳ـ امراض نفس
۱۴ـ عمل صالح و علم نافع
۲ـ۴. كسرالأصنام الجاهلية: اين كتاب به زبان عربي و در ردّ صوفيه و نكوهش آناني است كه علم را حجاب نفس ميدانند و با جهل به معارف الهي و اجراء آداب و رسوم بدعتي خويش، خود را واصل و كامل ميپندارند و اثبات ميكند رسيدن به كمال مطلوب در تحصيل معارف و علوم الهي توأم با بجا آوردن عبادات بدني و مجاهدات نفساني است و حال و مقام سالكان حقيقي و اوصاف و بدعتهاي جاهلان متصوف را بيان ميدارد. به آيات، احاديث و گفتار فلاسفه بسيار استشهاد ميكند. حاوي يك مقدمه، ۴ مقاله و هر مقاله شامل فصول و خاتمه است:
مقاله اول: رياضت به علم نياز دارد (بيان جلالت علم بالله)
مقاله دوم: نتيجه عبادت، معرفت است
مقاله سوم: صفات ابرار
مقاله چهارم: مواعظ و ذمّ دنيا
۵ـ فلسفه
۱ـ۵. اتحاد العاقل والمعقول: اين كتاب فلسفي به زبان عربي، در گفتاري كوتاه مسئله اتحاد عاقل و معقول را با مقدمهاي به اين نكته ميرساند كه: «همه چيز از ترشحات واجبالوجود است». نگارنده گفتههاي ابنسينا در شفاء را مدنظر داشته و مينويسد: «ما خلاصهاي از آنچه در اين باب در كتاب الاسفار الاربعة آوردهايم در اينجا ياد ميكنيم سپس در دو مقاله: اول در اتحاد عاقل و معقول و دوم در اينكه عقل بسيط كل مقولات است، اين رساله را پايان ميدهيم».
۲ـ۵. اتصاف الماهية بالوجود: بحث فلسفي مفصلي است پيرامون «آيا ميتوان گفت ماهيت موجود است و وجود بر ماهيت عارض ميشود يا نه؟» در طي بحث، «وجود» را يكي و «موجودات» را متعدد و داراي حقايق مختلف ميپندارد و ارتباط ماهيت با وجود را، خاص بيان ميكند. در اين رساله عربي، از اسفار خود نيز ياد ميكند.
۳ـ۵. اجوبة المسائل: پاسخ نويسنده به پرسشهاي پنجگانه فلسفي ملاشمساي گيلاني (شمس الدين محمد گيلاني معروف به شمسا) از ملاصدرا ميباشد كه به همه آنها در اين رساله به زبان عربي پاسخ داده است:
۱ـ ايرادي درباره «حركت در مقوله كم» بنابراين قاعده: «در حركت هر مقولهاي، بقاء متحرك بعينه شرط است».
۲ـ شبههاي درباره «نفس نباتي و تجرد نفس»
۳ـ درباره «وجود ذهني» و ذكر اين شبهه «در وجود ذهني، كم و كيف و أين و وضع، قائم به ماده نيست» با اينكه به گفته حكما اين مقولات مخصوص به مادياتاند.
۴ـ ادراكات جزئي كه براي ديگر حيوانات (به جز انسان) مسلم الثبوت است اگر مستند به قواي مادي است پس در انسان نيز تواند بود، حال آنكه ادراكات انساني به وسيله نفس مجرد است و اگر ادراكات جزئي حيوانات مستند به نفس مجرد است پس همه حيوانات نيز داراي نفس مجرداند، بنابراين وقوع حشر و معاد براي حيوانات نيز امكان خواهد يافت.
۵ ـ ظاهر حديث شريف نبوي(ص) «كُنت نبياً و آدم بين الماء و الطين» آن است كه نفس انسان حادث به حدوث بدن نيست. اين رساله سوال و جواب در حاشيه مبدأ و معاد چاپ شده است.
۱ـ۳ـ۵. الاجوبة عن الاسولة النصيرية عن شمسالدين الخسروشاهي: پاسخ ملاصدرا به سوالات خواجه نصيرطوسي از شمسالدين عبدالحميد ابن عيسي خسروشاهي (۵۸۰ـ۶۵۶). شمس الدين خسروشاهي به سوالات خواجه پاسخ نداده و ملاصدرا، نخست متن نامه و سوالات خواجه را نقل كرده و سپس به پاسخ آن پرداخته است.
۲ـ۳ـ۵. اجوبة المسائل العويصة عن مظفر حسين كاشاني: پاسخ ملاصدرا به ۳ سوال فلسفي درباب نفس از مظفر حسين كاشاني است.
مسئلهها:
۱ـ درباره علم نفس به نيروهاي خود
۲ـ نيروها و اعضاي بدن كه تابع مزاجند چگونه ميتوان آنها را مسخر و خادم نفس دانست.
۳ـ تحولات شگفتانگيز اجسام نباتي و حيواني را چگونه ميتوان از تأثيرات نفوس حيواني و نباتي دانست.
۴ـ تبدل طبيعت در نطفه به بقاء قوه فاعلي دليل آنست كه منطبع در ماده نيست.
۵ـ بقاء نفوس انساني جدا از ماده، مستلزم آنست كه اكمل از نفس كلي و نفوس فلكي باشد. صدرا پرسشها را به تفصيل پاسخ داده است.
۳ـ۳ـ۵. اجوبة المسائل: اين نسخه نيز پاسخ ملاصدرا به يكي از شاگردان يا دوستان خود در ۵ مسئله فلسفي به زبان عربي است بطور مبسوط و تحقيقي:
۱ـ درباره اختيار و مشيت الهي و اينكه شرطست در «مشيت» علم مقدم بر ايجاد باشد و شيخ اشراق چنين اعتقادي ندارد، ملاصدرا درباره شرط مزبور چه ميگويد.
۲ـ قاعدة «جوهر، ذاتي اجناس مادون خود است» متفق عليها مستلزم تركيب مجردات درخارج است و نيز مستلزم تركيب هيولي از ماده و صورت است.
۳ـ دربارة شبههاي كه صاحب روضة(روض) الجنان بر يكي از ادلة اثبات هيولي وارد ساخته است.
۴ـ شبهة اثبات ماده براي اعراض.
۵ـ اگر حيثيات مكثراند بايد شخصي مانند زيد نيز كلي باشد زيرا حيثيات متعدد دارد. در پاسخ سوال ۳ از شرح خود بر هدايه ياد و سخني از آن نقل كرده است. سوال كننده از شاگردان يا معاصران ملاصدرا بوده و از محضرش بهرهبرده، صدرا ضمن سوال ۲ و ۵ بدين نكته اشارت كرده و او را دوست خود خوانده و در ديباچه اين نامه از او با احترام فراوان ياد كرده است، وي بر خلاف پاسخ به شمسا، در اينجا با تفصيل پاسخ گفته است. در اين نامه از شيخ شهابالدين سهروردي شيخ اشراق و تلويحات و حكمة الاشراق او، شفا شيخ الرئيس، روضة الجنان ابوالحسن بن احمد، ايماضات ميرداماد، محقق دواني و از سيد المدققين سيد صدر دشتكي ياد كرده است.
۴ـ۵. اكسير العارفين في معرفة طريق الحق و اليقين: رسالهاي فلسفي ـعرفاني و به زبان عربي است به گفته نويسنده، حاوي نكتهها و مطالب مهمي در اقوال فلاسفه بزرگ اسلامي است و بيشتر مطالب تحت تأثير رساله «آغاز و انجام» بابا افضل كاشي است. مطالبي مربوط به علم النفس، عرفان، مراتب تصوف، تشويق به سلوك طريقت، معرفت و حكمت الهي و مبدأ و معاد است. آنچه مولف بدان رسيده از طريق كشف و شهود و مباني علمي است. كتاب شامل ۴ باب و هر بابي حاوي چند فصل (در مجموع ۱۰ فصل) ميباشد:
الباب الاول: في كمية العلوم و قسمتها
الباب الثاني: في (معرفة) محل المعرفة و الحكمة و هي الهوية الانسانية
الباب الثالث: في معرفة فاعل العلوم و فياض المعارف و هو المبدء الاول لجميع الاشياء.
الباب الرابع: في معرفة الغاية الاصلية و هي الغاية القصوي.
۵ـ۵. التشخص: رسالهاي فلسفي به زبان عربي درباره تشخص است و آنچه كه به وسيله آن شخصي از ديگري متمايز ميگردد. ردي فلسفي است برنظر آنان كه تشخص و امتياز بعضي را بر ديگران، اعتباري ميدانند و معتقدند تشخص حقيقتي خارجي ندارد وي گفتههاي بزرگان را ميآورد و در آن مناقشه ميكند. مشتمل بر چند فصل ميباشد.
۶ـ۵. تعليقات الشفاء: حاشيهاي فلسفي به زبان عربي است حاوي شرحي بر قسمت الهيات بمعني اعم (امور عامه) با عنوانهاي «قال ـ قال»، بعلاوه شرحي بر طبيعيات شفاي ابنسينا ميباشد. ملاصدرا مباني مورد قبول شيخالرئيس را توضيح ميدهد و الفاظ مشكل آن را شرح مينمايد، گاهي هم از آن انتقاد و عقايد مخصوص خود را ذكر ميكند.
۷ـ۵. حاشية شرح حكمة الاشراق: حاشيه ملاصدرا بر شرح قطبالدين شيرازي (۷۱۰ هـ .ق) بر حكمة الاشراق شهابالدين سهروردي به زبان عربي است. در اين حاشيه، بين فلسفة مشائي و اشراق، حكم نموده و عقايد مخصوص خود را بيان كرده است.
۸ـ۵. حدوث العالم: رسالهاي فلسفي و به زبان عربي است. مولف چنين مينگارد: «برآنم كه مسئله حدوث عالم را به بحث كشم كه از مشكلات فلسفه است و در اثر غموض و دقت طريقتش، ذهنها از ادراك آن عاجز مانده و در هر مذهبي شكوك بسيار بر آن عارض گرديده است، و تا حد امكان حقيقت را از پردهها بيرون آورم. ملاصدرا ابتدا عقايد متكلمان و متشرعان را باز ميگويد و نشان ميدهد در بعضي از اين عقايد چه سخافتها نهفته است، سپس عقيدة فيلسوفان را ميآورد: ابتدا عقيده مشائيان و ارسطو و نقص قولشان را مينماياند سپس به افلاطونيان ميرسد و رأي افلاطون در طيماوس را ذكر ميكند؛ بعد از نقد نظر ايشان، قول خود را باز ميگشايد و در فصولي مسئله امكان، وجوب، قوه، فعل، حركت، سكون، اثبات طبيعت براي هر متحرك و سپس حركت جوهري را مطرح ميكند و حدوث را مبني بر اعتقاد به حركت جوهري اثبات ميكند. صدرا در اين رساله ، عالم را حادث ميداند و براي اثبات آن دليل چندي ميآورد.
۹ـ۵. الحكمة المتعالية في الاسفار الاربعة العقلية: ملاصدرا در ۵۸ سالگي روز آدينه ۷ جماديالاولي ۱۰۳۷ به تأليف اين كتاب مشغول بوده است. اين كتاب دورة كامل فلسفه صدرا، به زبان عربي، امالكتاب تأليفات او وجامع همه آنها و شامل ۴۷ جزء است. وي فلسفه را با ذوق حكماء اشراق و عرفا و متصوفه آميخت و سبكي خاص بوجود آورد كه همان حكمت متعاليه است. صدرا «رساله ماهية و وجود» اين كتاب را «اسفار اربعه» نام داده كه بدين نام نيز مشهور است و بزرگترين و جامعترين تأليف فلسفي اوست. مولف موضوع حركت جوهريه را بصورت اساسيترين مسائل فلسفه درآورد و بسياري از مباحث را بر آن استوار ساخت.
صدرا معتقد است عرفا و سالكين طريق حق، ۴ سير عقلي را بايد در ۴ سفر طي كنند به اين ترتيب:
۱ـ سفر از خلق به سوي حق
۲ـ سفر با حق در حق
۳ـ سفر از حق به خلق با حق
۴ـ سفر در خلق با حق
چهار سفر مذكور در مباحث كتاب اينگونه مرتب گشته است:
۱ـ امور عامه (مباحث وجود ـ علم و اقسام آن)
۲ـ علم طبيعي (بحث نخست: احكام جواهر و اقسام اولي آن است. بحث آخر: در بيان اينكه موجودات طبيعي در فضيلت و شرف متفاوتند و مواد جسمي آماده قبول فيض وجودي بطور تدريجي هستند).
۳ـ علم الهي (علوم عقلي)
۴. علم نفس از مبدا و معاد
۱۰ـ۵. سريان نور وجود الحق فيالموجودات و … احاطة بالممكنات: ملاصدرا اين رساله فلسفي و عربي را در جواب درخواست دوستان خود نگاشته است و در آن بحث ميكند كه «چگونه نور وجود حق، سريان دارد» و نيز «سرّ معيت و احاطه حق با ممكنات» را بيان ميدارد. در نهايت ايجاز، بزرگترين بحث فلسفي را مطرح ميكند وي «احاطة علمي» را امري ظاهر ميداند لذا به اثبات «احاطة وجودي حق با موجودات» ميپردازد و پايه رساله را بر آن مينهد. آغاز مطلب با دو مقدمه همراه است: ابتدا سخني درباره «واجبالوجود» و بعد «بيان مذهب صوفيه در سريان نور حق و ايجاد ممكنات». نويسنده در ضمن بحث، گاهي مطالب فارسي را از قول بعضي از بزرگان صوفي ميآورد.
۱۱ـ۵. شرح الهداية الأثيرية: متن اين كتاب فلسفي از «اثيرالدين فضل بن عمر ابهري سمرقندي» از اكابر علماي نيمه دوم قرن ۷هـ .ق (۶۶۰ هـ . ق) در فلسفه مشاء است كه فيلسوفان اسلامي شروح بسيار بر آن زدهاند از جمله شرح مزجي ملاصدرا كه بيشتر، مقاصد مولف هداية را به عربي مطرح ميكند و كمتر مشرب خود را بيان ميدارد. شايد از اولين آثار صدرا باشد چنانچه در اين كتاب حركت جوهريه را منكر است و بر استحاله آن اقامه دليل ميكند. در حاليكه در اسفار خود با اصرار فراوان آن را اثبات و ادله استحاله را ابطال مينمايد.
۱۲ـ۵. لمية اختصاص المنطقة بموضع معيّن من الفلك: در اين رساله فلسفي به زبان عربي وجود فلك، وجود شخصي صادر از عقل كل دانسته شده و مولف به اثبات آن پرداخته است.
۱۳ـ۵. المسائل القدسية و القواعد الملكوتية: رسالة موجزي در ربوبيّات به زبان عربي است، در مقدمه ذكر ميشود كه مطالب از مكاشفات و واردات قلبي است و به دور از مباني فلسفي، سفسطي، جدلي و تقليد ميباشد. در اين رساله از «كتابنا الكبير» يعني «اسفار» در ۲ جا نام ميبرد و ذكر ميكند كه مولف پيش از اين، وجود را اعتباري ميدانسته است.
۱۴ـ۵. المشاعر: بحثهاي فلسفي راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهي، اصول حقايق ايمان، حكمت، كلام و … به زبان عربي است. در ديباچه ياد ميكند كه معرفت وجود و هستيشناسي را پايه فلسفه خود قرار داده است و اساسشناسايي خدا، رستاخيز، عالم مثال، اتحاد عاقل و معقول، جامعيت بسيط الحقيقة، اشتداد وجود و مانند اينها را بر روي همان هستيشناسي ميگذارد. پيداست كتاب مربوط به آغاز جواني فيلسوف شيرازي نيست چنانكه ميگويد: «پيش از اين ماهيت را اصيل ميپنداشتم تا اينكه از آن برگشتم و به اصالت وجود گرائيدم».
۱۵ـ۵. الواردات القلبية في معرفة الربوبية: رسالهاي عرفاني ـ فلسفي به زبان عربي مشابه كتاب «شواهد الربوبية» است در ابوابِ «خداشناسي، اثبات صانع، وجود، علم واجبالوجود، آيا صادر از واجب الوجود خير محض است يا خير مستولي بر شرّ؟»
صدرا مسائل نغز الهي را به نام رازهايي كه بر او گشوده شده بيآنكه از كسي گرفته و تقليدي باشد به روش عرفان و اشراق با عنوانهاي «فيض» آورده است كه شامل ۴۰ فيض ميگردد.
در اين رساله، مدرسان، درباريان، محدثان و فقيهان را نكوهش ميكند.
بيتهايي به پارسي در متن ديده ميشود. اين رساله به نام «التسبيحات القلبية في معرفة الربوبية» نيز خوانده ميشود.
۶ـ كلام
۱ـ۶. الحشر: موضوع كتاب كلام و به زبان عربي ميباشد. اين كتاب با دو نام معرفي شده:
۱ـ حشر العوام في معاد الاشياء و حشرها
۲ـ طرح الكونين و رفض العالمين
اما ملاصدرا خود براي آن نامي ننهاده است. در اين رساله مباحث فلسفي در مورد اثبات و چگونگي معاد، حشر و بازگشت موجودات مطرح و تحقيق و تفصيل مسئله عقول را به كتاب «اسفار اربعه» باب عقل و معقول ارجاع داده است.
صدرا اين رساله را در جواب و درخواست يكي از پرسش كنندگان نگاشته كه از او به «اخي» ياد ميكند و معتقد است: حشر از آن آدميان و زندگان نيست بلكه همه طبايع جماد و نبات نيز حشري دارند، لذا ابتدا طبقات ممكنات را بدين شرح بر ميشمرد:
طبقه نخست: مفارقات عقلي كه جهان آنها جهان فضاء الهي است.
طبقه دوم: ارواح مدبر عقلي كه تعلق به اجرام علوي و سفلي دارند.
طبقه سوم: ارواح مدبر جزئي و نفوس خيالي كه تعلق به اجرام سفلي دخاني و ناري دارند.
طبقه چهارم: نبات و غيرنبات از لطايفي كه به تحريك آن نفوس در اجسام متحرك، سريان دارند.
طبقه پنجم: ابعاد و اجرامي كه اسفل السافلين دارند.
سپس به حشر هر يك از اين طبقات ميپردازد و مطالب را در ۸ فصل مرتب ميكند:
۱ـ حشر العقول خاصه (با ۴ برهان)
۲ـ حشر النفوس الناطقة
۳ـ حشر النفوس الحيوانية
۴ـ حشر القوي النباتية و غير نباتية
۵ـ حشر الجمادات و العناصر
۶ـ عود جميع الحسيات
۷ـ معاد الهيولي الأولي و الأجسام المادية ۸ـ وجه تعميم المعاد لجميع المذكورات
۲ـ۶. الحكمة العرشية: اين رساله از متون موجز حكمت متعاليه در باب اثبات مبدأ و معاد ا ست كه تفصيل آن به كتاب اسفار احاله شده است. مؤلف به روشي فلسفي و با استفاده از آيات و احاديث، اين رساله عربي را تأليف نموده است؛ با دو مشرق: المشرق الاول: في العلم بالله و صفاته و اسمائه و آياته (داراي قواعد) المشرق الثاني: في المعاد يا علم المعاد (داراي اشراقات)
۳ـ۶. خلق الاعمال ـجبر و تفويض القدر و افعال العباد: در اين رساله كلامي و عربي، پيرامون مسئله قدر در افعال و چگونگي خلق اعمال بحث ميكند در آغاز رساله اقوال فلاسفه در اين موضوع نقل شده پس از آن، حق را كه اهل بيت(ع) فرمودهاند، ميآورد. مولف در ديباچه رساله مينويسد: چون رخصت نداشتم از اسرار مسئله قدر سخن گويم و رازهاي نهفته فاش سازم به بازگو كردن سخنان دانشمندان اسلام و شمهاي از روش اهل الله بسنده ميكنم. در بعضي از نسخهها با عنوان «جبر و تفويض» آمده است.
۴ـ۶. الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية: اين كتاب، يك دوره كامل و جامع و خلاصهاي از حكمت متعاليه در فلسفه، حكمت و اثبات توحيد و نبوت به زبان عربي است. امور اعتقادي با عرفان و تصوف آميخته و شواهدي از آيات گرد آمده و بنا به گفتة خود مؤلف از استدلال و تطويل اجتناب شده است.
مطالب در ۵ مشهد و هر مشهد از چندين شاهد و هر شاهد در چند اشراق مرتب گرديده كه با عباراتي روان و شيوا تأليف گشته است.
مشهد اول: في الامور العامة (شامل ۵ شاهد)
مشهد ثاني: في وجوده تعالي (شامل ۲ شاهد)
مشهد ثالث: في علم المعاد (شامل ۳ شاهد)
مشهد رابع: في اثبات حشر الجسماني (شامل ۳ شاهد)
مشهد خامس: في النبوات و الولايات (شامل ۲ شاهد)
۵ـ۶. القضاء و القدر في افعال البشر: رسالهاي در كلام به زبان عربي، كه در جواب درخواست گروهي از دوستان مولف تأليف شده است. وي رساله حاضر را در تبيين عنايت الهي، معني قضا و قدر، لوح و قلم، اثبات حسن و كمال نظام عالم، كيفيت دخول شرور در قدر، اعمال اختياري و اضطراري كه از انسان سر ميزند، همراه با مسائلي ديگر، نگاشته است. در بحثي پيرامون افعال عباد و اينكه آيا آدميان مختارند يا مجبور، اقوال فلاسفه را با ادله آنان بيان نموده و در پايان عقيده خود را ارائه كرده است. مباحث در ۶ فصل ميباشد، به اضافه دو فصلي كه متعلق به جبر و اختيار است:
فصل اول: معني عنايت، قضا و قدر.
فصل دوم: محل قضا و محل قدر.
فصل سوم: خلقت و نظم عالم در مجموع، اكمل و اتم است.
فصل چهارم: كيفيت دخول شر در قضاء الهي.
فصل پنجم: كيفيت اقوال و افعالي كه به اختيار از ما واقع ميشود.
فصل ششم: فائده طاعات و تأثير دعا.
در مقايسه اين رساله با قضا و قدر عبدالرزاق كاشاني (۷۳۰ هـ . ق) بر ميآيد صدرا از آن رساله فايده بسيار برده و حتي عنوان بسياري از فصلهاي رسالة خويش را از او گرفته باشد.
۶ـ۶. المبدأ و المعاد: كتاب عربي مشتمل بر مباحث كلامي: «الهيات، طبيعيات، كيفيت پيدايش و ظهور نفس ناطقه و مقامات و نهايات آن و مباحث نبوّات و منامات» است. در اوّل كتاب اشارة اجمالي به مباحث وجود شده است. سبك كتاب به روش اسفار است هرچند در علم باري متعرض طريقه خود نشده و طريقه شيخ اشراق را بر ساير طرق در اين زمينه (علم باري) ترجيح داده است.
مطالب در دو فن تنظيم گشته است:
فن اول: در ربوبيات، ضمن سه مقاله در شناخت حق اول، صفات و افعال او.
فن دوم: در طبيعيات، در مورد تكوين مواليد، معاد و نبوت، در چهار مقاله. هر مقاله مشتمل بر فصولي است.
۷ـ۶. المظاهر الالهية في اسرار العلوم الكمالية: رسالهاي موجز و استدلالي در مباحث كلامي مبدأ و معاد كه با روشي فلسفي و شواهد از آيات و اخبار، به زبان عربي پرداخته شده است. مرتب بر يك «مقدمه» در اهميت حكمت الهي و دو «فن» كه هر فني مشتمل بر ۸ «مظهر» و در خاتمه «سخن پاياني» است.
فن اول: شناخت خدا و چگونگي افعال او در ۸ مظهر:
۱ـ مقصد عمده كتاب = حكمت حقيقي و مطلوب غايي
۲ـ اثبات وجود خدا
۳ـ توحيد و وجوب الوجود
۴ـ اسماء و صفات خدا
۵ـ علم خدا به ذات خود و غيرذات خود
۶ـ دوام الهيت خدا
۷ـ حدوث عالم و هستي آن و مسبوق بودن جهان وجود به عدم زماني
۸ـ چگونگي آفرينش، معاد و اشاره به سلسله هبوط و صعود
فن دوم: مبحث معاد در ۸ مظهر:
۱ـ اثبات معاد جسماني
۲ـ دوباره زنده شدن انسان با تمامي قوا و جوارح در رستاخيز
۳ـ حقيقت مرگ
۴ـ ماهيت قبر و عذاب و ثواب آن
۵ـ رستاخيز
۶ـ حشر در رستاخيز
۷ـ صراط
۸ـ نامة اعمال
سخن پاياني:
۱ـ ميزان و حساب
۲ـ احوال قيامت
۳ـ نفخ
۴ـ نگهبانان دوزخ
۵ـ درخت طوبي و زقوم
۶ـ خلافت
۷ـ روياي صادقه
۸ـ اندرز
۸ـ۶. المعاد الجسماني ـ زاد السالك ـ زاد المسافر: ملاصدرا در اين رساله كلامي به زبان عربي، با ادله عقلي و فلسفي به اثبات معاد كالبد برزخي ميپردازد كه نوعي معاد جسماني است، مفصل اين بحث در كتاب اسفار وي آمده است. مولف: «در اين رساله كوچك سر آن دارم مسئله معاد را طرح و معاد جسماني را اثبات كنم مبحثي كه افكار علما در آن عاجز مانده است».
۷ـ منطق
۱ـ۷. التصور و التصديق: رسالهاي در منطق و به زبان عربي است كه به خواهش يكي از دوستان مولف نگاشته شده است. تحقيقي در تصور و تصديق و تعريف اين دو و تقسيمات علم در ۳ فصل ميباشد. با استناد به گفتههاي ابنسينا و بعضي از فلاسفه ديگر، مطالبي دارد. در اين كتاب از سخنان قطبالدين رازي در شرح شمسيه و شرح مطالع و رساله تصور و تصديق ، خرده گرفته است.
۲ـ۷. اللمعات المشرقية في المباحث (الفنون) المنطقية ـ التنقيح ـ التنقية: رسالهاي مختصر در منطق به زبان عربي و داراي ۹ اشراق است:
۱ـ ايساغوجي، شامل ۱ مقدمه و ۱۰ لمعه.
۲ـ اقوال شارحه، شامل ۲ لمعه و ۱ خاتمه.
۳ـ باري ارميناس، شامل مقدمه و ۶ لمعه
۴ـ جهات قضايا، شامل ۷ لمعه.
۵ـ تركيب دوم يا تشكيل قياس و بيان اشكال، شامل ۷ لمعه.
۶ـ قياس خلف، شامل ۳ لمعه.
۷ـ اقسام مواد در قياس.
۸ـ برهان، شامل۱ تمهيد و ۴ لمعه.
۹– مغالطه، شامل ۱ تمهيد و ۱ لمعه. در اين رساله هيچيك از آثار ملاصدرا ياد نشده و به روشي خاص نزديك به سبك منطق حكمت اشراق نگارش يافته است. آراء وي در این رساله خلاصه ای از نظرات صدرا در تعلیقات منطق حکمت الاشراق است. منطقيون، بخصوص متأخران اعتراضاتي دارد آنگونه كه نام اين رساله بر پشت يكي از نسخ آن «رسالهاي در نقد منطق» نوشته شده است. ملاصدرا در اين رساله قضيه سالبه محموله را، كه به گفته خود او در تعليقات از ابداعات متأخران است، از موجبه معدوله و يا سالبة محصله جدا نميداند. ديگر از آراء صدرا در اين رساله، به پيروي از شيخ اشراق، الغاء جهات قضايا و برگرداندن همه قضاياي موجهه به موجبه كليه حمليه ضروريه است.
۸ـ آثار پراكنده
۱ـ ۸. جُنگ: مجموعهاي برگزيده از شعر و نثر و مطالب متنوعي كه به انتخاب، خط و امضاء ملاصدرا گرد آمده است. اين جنگ تا زمان تدوين كتابشناسي حاضر، فهرست نشده است. نمونههايي عكسي از اين نسخه منحصر به فرد ارائه شده است.
۲ـ۸. جوهر مفارق
۳ـ۸. حاشيه علي شرح ابن مباركشاه علي حكمة العين
۴ـ۸. ملتقطاني
۵ـ۸. ايقاظالنائمين
۶ـ۸. نامه صدرا به سيد داماد، او در اين نامه فارسي خود را «محمد المشتهر بصدر الشيرازي» خوانده و سيد داماد را بسيار ستوده، با حالتي شكايت آميز اشاره ميكند كه: «مردم خدمت دربار را فضيلت ميدانند» و مينويسد: «من از شما دور شده و با نادانها محشور شده و ده دوازده سال است كه گرفتار گشتهام».
۷ـ۸. حقيقة الكفر و الايمان: شخصي ملاصدرا را به واسطة مسائل فلسفياش تكفير ميكند، صدرا ضمن بيان حقيقت كفر و ايمان، به آن فرد پاسخ داده و مسائل مذكور را به عربي بازگو نموده و آنها را موافق با احاديث، تفسير و تأويل ميكند.
۸ـ۸. خواب ملاصدرا: ملاصدرا خوابي ديده و ياد داشت كرده، پسر وي از روي نسخة پدر آن را نوشته است.
۹ـ۸. شرح نجات
۱۰ـ۸. حاشيهنويسي بر كتاب قاموس المحيط فيروزآبادي: نسخهاي از كتاب قاموس است. يادداشت پشت صفحه اول قاموس چنين است: «آخوند ملاصدرا مرحوم بخداوندگاري برسم هديه دادند» و مُهِر اسم مربعي كه سجع آن اينست «المذنب محمد المدعوّ بصدرالدين» معلوم ميشود اين نسخه متعلق به آخوند بوده و جملههايي به خط شكسته نستعليق در پشت صفحه اول و آخر و در حاشيه بعضي از صفحات است كه با آشنايي به خط ملاصدرا و قرائن مذكور ميتوان به جزم ادعا نمود كه نسخه، نگاشتة ايشان است.
۱۱ـ۸. نامهاي به صدر شيرازي (عربي)