پاسخ «قرآن» به درخواست مذاکره و سازش با دشمن
خداوند در سوره محمد(ص) مسلمانان را از صلح و سازش با دشمن و ترک جنگ نهی کرده و میفرماید: سستی نکنید خدا اجر شما را کم نمیکند.
خداوند در آیه ۳۵ سوره مبارکه محمد(ص) مسلمانان را از صلح با دشمن و ترک جنگ نهی کرده و میفرماید: ادامه جهاد از پاداش شما کم نخواهد کرد.
وقتی راه اطاعت نکردن خدا و رسول او و ابطال اعمال، سازش با دشمن است و کار را به محرومیت ابدی از آمرزش خدا میکشاند، پس زنهار که در امر قتال سستی و فتور مکنید و هرگز مشرکان را به صلح و متارکه جنگ دعوت نکنید در حالی که شما غالبید و خدا ناصر شما علیه ایشان است و چیزی از اجر شما را کم نمیکند، بلکه اجرتان را بطور کامل به شما میدهد.
به این آیه توجه کنید:
فَلَا تَهِنُواْ وَتَدْعُواْ إِلَی السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَن یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ(محمد ۳۵)
ترجمه
پس سستی نورزید، تا به سازش دعوت کنید، با اینکه شما برترید و خداوند با شماست و هرگز چیزی از (پاداش) اعمالتان را کم نمیکند.
خداوند در مقام نتیجه از آیه قبلی میفرماید: وقتی اطاعت نکردن از خدا و رسول کار شما را به محرومیت ابدی میکشاند، پس مبادا در امر جهاد سستی کنید و هرگز کفار و مشرکین را به صلح و ترک جنگ دعوت نکنید و حال اینکه شما غالبید و خدا بر علیه آنها ناصر شماست و چیزی از اجر شما کم نمیکند بلکه اجرش را تمام و کمال میدهد. لذا امر واجب جهاد را بجا آورید، چون صلح و سلام در تسلیم شدن در برابر پرچم غیر اسلام نیست، بلکه صلح و سلم این است که مردم از نعمت حیات طیبه و جامعه اسلامی بهرهمند باشند. این آیه شبیه آیه (و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین (۳۱) سستی نکنید و اندوهناک نباشید که هر آینه شما اگر مؤمن باشید، غالب هستید) است.
چرا در قرآن در جایی دیگر آمده است: اگر دشمن آغوش خود را برای صلح باز کرد، صلح را بپذیرید
جمله «یَتِرَکم» از «وتر» به معنای نقصان و کاهش است.
سؤال: قرآن در یک جا میفرماید: «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها»(انفال، ۶۱) اگر دشمن آغوش خود را برای صلح باز کرد، شما نیز بال خود را بگشایید و پیشنهاد صلح را بپذیرید، امّا این آیه از صلح انتقاد کرده و میفرماید: «فلاتَهنوا و تَدعوا الی السّلم» پس تکلیف چیست و باید به کدام آیه عمل کرد؟
پاسخ: هر آیه نظر به یک جنبهای دارد، سازش بر اساس ترس و سستی و رعبزدگی ناپسند است، زیرا آرزو و علاقه دشمنان همین است، «ودّوا لو تدهن فیُدهنون»(قلم، ۹) امّا مدارا که از موضع قدرت و ترحم بر ضعیف است، پسندیده میباشد. چنانکه آهسته رفتن گاهی بر اساس ضعف جسمی است و گاهی برای همراهی با کودکان و سالمندان که توان تند رفتن ندارند. اسلام میفرماید: شما از نظر روحیه، قدرت و امکانات باید در مرحله عالی باشید و در آن حال اگر دشمن تقاضای صلح کرد بپذیرید.
وعده نصرت الهی برای تردید نکردن مؤمنان به پیروزی
مراد از معیّت و همراهی خداوند با مؤمنان «و اللّه معکم»، معیّت عمومی خداوند، که فرموده است: «هو معکم این ما کنتم»(حدید، ۴) نیست، بلکه معیّت خاص است که در اینجا به معنای عزّت و نصرت و هدایت ویژه الهی نسبت به مجاهدان راه اوست.(تفسیر فرقان) چنانکه در آیات دیگر نیز به این همراهی خاص اشاره شده است: «انّ اللّه لمع المحسنین»(عنکبوت، ۶۹)
هنگامی که خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «و انتم الاعلون» امکان داشت که برخی مؤمنان با دیدن کمی نفرات خودی و کثرت نفرات و تجهیزات و قدرت دشمن دچار تردید و دودلی شوند، لذا خداوند بلافاصله فرمود: «واللّه معکم».(تفسیرکبیر فخررازی)
در تفسیر این آیه برخی (روح المعانی، ج: ۲۶، ص: ۸۰) هم گفتهاند: معنایش این است که خدا اعمال شما را ضایع نمیکند و یا (روح المعانی، ج: ۲۶، ص: ۸۰) گفتهاند: خدا به شما ظلم نمیکند. ولی همه این معانی نزدیک بهماند.
اما معنای آیه این است که: وقتی راه اطاعت نکردن خدا و رسول او و ابطال اعمال شما چنین راهی است و کار شما را به محرومیت ابدی از آمرزش خدا میکشاند، پس زنهار که در امر قتال سستی و فتور مکنید و هرگز مشرکین را به صلح و متارکه جنگ دعوت نکنید در حالی که شما غالبید و خدا ناصر شما علیه ایشان است، و چیزی از اجر شما را کم نمیکند، بلکه اجرتان را بطور کامل به شما میدهد.
پیامها
مؤمن، نباید به خود سستی راه دهد. «یا أیّها الّذین آمنوا… فلاتهنوا»
صلابت و استحکام جبهه داخلی، شرط اساسی پیروزی است. «فلاتهنوا…»
پیشنهاد صلح و سازش، از جانب جبهه ایمان مطرح نمیشود. «فلاتهنوا و تدعوا الی السلم» ولی اگر دشمنان پیشنهاد دادند و به مصلحت بود پذیرفته میشود. «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها»
به مسلمانان روحیه بدهید و ارزش آنان را به خودشان تذکّر دهید. «و أنتم الاعلون واللّه معکم»
امدادهای الهی همواره با مؤمنان مجاهد است. «واللّه معکم»
خداوند، پاداش مجاهدان را تضمین نموده است. «و لن یترکم أعمالکم»
منبع: تفاسیر نور، نمونه و المیزان