عدالت و شفافیت
شفافیت محصول سه مفهوم آزادی، عدالت و واقع گرایی است. همین مساله باعث می شود که از منظر هر کدام از این مفاهیم این مساله تبیین شود. بسیاری از متفکران عدم وجود شفافیت را مقدمه شکلگیری رانت می دانند. به همین علت برای تحقق عدالت، شفافیت مساله ای لازم است. از سوی دیگر جامعه برای شناخت فرصت ها و دستیابی به امکانات، نیازمند آزادی در انتخاب فرصت هاست که این مساله باعث می شود حکومت شفافیت لازم برای این انتخاب را ایجاد کند و عدم وجود این مساله سبب شکلگیری حس ناامیدی و عدم آزادی در جامعه خواهد شد.
یک. آشفتگی سیاسی و اقتصادی امروز کشور را می توان در استفاده ابزاری از مفاهیم عدالت و آزادی برای رسیدن به قدرت توسط جریان های سیاسی دانست. آنچه امروز در عرصه اجتماعی کشور دیده میشود، نتیجه قدرتطلبی است؛ قدرت باید لازمه اعمال مفاهیمی چون عدالت و آزادی قرار گیرد، اما متاسفانه آنچه در صحنه سیاسی دیده می شود کاملا برعکس است.
دو. هرچه به انتخابات مجلس نزدیک می شویم، متفکران سیاسی درصدد ارائه راهکارهای مختلف برای برونرفت از وضعیت فعلی برمی آیند و جریان های سیاسی با توجه به این نظرات ایده های خود را به عرصه عمومی انتقال می دهند تا مورد پذیرش قرار گیرند. نقطه مشترک بسیاری از ایده ها و نظرات با توجه به نوع فعالیت های عدالت خواهانه صورتگرفته در چند مدت اخیر، شفافیت است. از همین منظر این موضوع نیازمند واکاوی نظری است تا اتفاقات گذشته در استفاده کلی و ابزاری از مفاهیم صورت نپذیرد.
سه. یک جامعه برای پویایی و برون رفت از انسدادهای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیازمند آزادی است. تعابیر و تعاریف مختلفی از آزادی وجود دارد که می توان به آنها استناد کرد، اما آنچه در اینجا مدنظر است مفاهمه مشترک از آزادی به معنای آزادی در مقیاس اجتماعی است نه فردی. آزادی در مقیاس اجتماعی لازمه رشد و نمو یک جامعه است و اگر این نوع آزادی از جامعه ای سلب شود، بدون شک جامعه در همه ابعاد دچار انسداد می شود. از این نظر آزادی یک عنصر لازم است و این لزوم نیازمند تبیین و توسعه نظری در مفاهیم دیگر است.
چهار. یکی دیگر از مسائلی که جامعه را به حکومت امیدوار می کند و غالب سیاست مداران در هر جای دنیا سعی دارند آن را سرلوحه شعارهای انتخاباتی شان قرار دهند، عدالت است. این مساله شاید بیشترین نمود را در چند ماه گذشته در وضعیت اقتصادی کشور داشته است. از آنجا که هرچه وضعیت اقتصادی رو به وخامت و بی ثباتی میگذارد، اولین مسالهای که دولت ها آن را ذبح می کنند مساله عدالت است، شعار عدالت می دهند اما آنچه در عمل اتفاق می افتد بیعدالتی محض است؛ به همین علت یکی از مفاهیم مهمی که قطعا جامعه در انتخابات آتی آن را دنبال خواهد کرد، مساله عدالت خواهد بود.
پنج. در اکثر اوقات واقع گرایی باعث هراس از به خطر افتادن امنیت می شود. زمانی که این مساله پیش بیاید، نقطه تقابل متفکران و سیاست مداران حاکم قرار خواهد گرفت. سیاست مدار هنگامی که در قدرت باشد، آشکارا به دنبال این است که واقعیات جامعه کمتر جلوه پیدا کند یا در صورت بیان، گزینشی صورت بگیرد؛ درصورتیکه متفکران سیاسی برای مستدلکردن نظرات خود و بیان منطقی آن نیازمند شناخت واقعیت و بیان آن در ابتدای نظرات خود هستند و این مساله یک دوگانه تنش زا را ایجاد خواهد کرد. هرچند تنها نقطه ای که سیاست مداران در این مسائل با متفکران سیاسی هم زبان می شوند، انتخابات است.
شش. شفافیت محصول سه مفهوم آزادی، عدالت و واقع گرایی است. همین مساله باعث می شود که از منظر هر کدام از این مفاهیم این مساله تبیین شود. بسیاری از متفکران عدم وجود شفافیت را مقدمه شکلگیری رانت می دانند. به همین علت برای تحقق عدالت، شفافیت مساله ای لازم است. از سوی دیگر جامعه برای شناخت فرصت ها و دستیابی به امکانات، نیازمند آزادی در انتخاب فرصت هاست که این مساله باعث می شود حکومت شفافیت لازم برای این انتخاب را ایجاد کند و عدم وجود این مساله سبب شکلگیری حس ناامیدی و عدم آزادی در جامعه خواهد شد.
هفت. اگر بخواهیم به شکل یک گفتمان به موضوع شفافیت نگاه کنیم، این موضوع قابلیت طرح به عنوان یک گفتمان حکومتی را نخواهد داشت، زیرا هر نوع گفتمانی که بخواهد برمبنای عدالت، آزادی و واقع گرایی صورت پذیرد، نیازمند موضوع شفافیت خواهد بود و از آنجایی که اکثر گفتمان هایی که در عرصه انتخاب حکومتی وارد شدند بر این مبانی بنا می شوند، نیازمند این موضع هستند. به همین جهت عاقلانه نیست شفافیت را در دوگانه های موجود سیاسی وارد کرد. از این نظر شفافیت با توجه به آنچه شعارهای حاکمیتی محسوب می شود، یک گفتمان حاکمیتی لازم است نه گفتمان حکومتی!
هشت. اگر بخواهیم با زبان ساده و تمثیل های عامیانه بیان کنیم، شفافیت تیغ جراحی ای است که برای بیرون آوردن غده های فساد و رانت نیازمند آن هستیم! بیمار هم به جهت زخمی که بر بدن می گذارد از آن می هراسد. طبیب هم به جهت تیزی و تندی اش در استفاده از آن مصلحت سنجی می کند، ولی هیچ گاه خانواده بیمار، طبیب را از استفاده آن منع نمی کند. اما علم پزشکی نوع کاربرد آن را نیز برای طبیب مشخص می کند.
نه. برای اینکه مساله ای مانند شفافیت در ساختار حاکمیتی جلوه پیدا کند، نیازمند سیاست گذاری و قانون گذاری صحیح است. به همین علت انتظار چنین مسالهای بیش از آنکه متوجه دولت باشد، متوجه مجلس خواهد بود. به همین جهت انتظار عامه که بر مبنای عدالت و آزادی شکل می گیرد از قانون گذار ایجاد بستر و ساختار لازم جهت ایجاد شفافیت در راستای عدالت و آزادی است.